اینفلوئنسرهای مجازی، یا همون اینفلوئنسرهای CGI، شخصیتهای دیجیتالی هستن که با استفاده از کامپیوتر ساخته شدن و کاملاً شبیه به انسانها طراحی شدن. این آواتارها با ویژگیها و شخصیتهای انسانی، دنیای دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی در شبکه های اجتماعی رو متحول کردن. برندها هر روز بیشتر به استفاده از این روش نوین تبلیغاتی روی میارن، به ویژه برای تبلیغات اینستاگرام که بستری محبوب و پرطرفداره.
آشنایی با مافیاییترین بخش تبلیغات، اینفلوئنسر مجازی
شاید سوال کنی این شخصیتهای مجازی که واقعی نیستن، چطور میتونن روی تصمیمگیریهای مصرفکنندهها تأثیر بذارن؟ در اصل، پشت این آواتارها یه تیم خلاق از برندها و متخصصان دیجیتال مارکتینگ قرار داره که شخصیتهای مجازی رو مدیریت میکنن. اونا تصمیم میگیرن که این شخصیتها چطور لباس بپوشن، چه رفتاری داشته باشن، با کی معاشرت کنن و حتی تو چه کمپینهای تبلیغاتی حضور داشته باشن.
بهترین بخش ماجرا اینه که این شخصیتهای دیجیتالی نیازی به استراحت یا تعطیلات ندارن و سازندهها میتونن به راحتی از اونها در هر زمان و مکانی استفاده کنن.
حتی اگه اشتباهی در تبلیغاتشون پیش بیاد، میشه به سرعت اصلاحش کرد. این ویژگیها به برندها کمک میکنه تو مدیریت هزینهها و زمان بهتر عمل کنن.
مزایای استفاده از اینفلوئنسرهای مجازی برای برندها
استفاده از اینفلوئنسرهای مجازی تو تبلیغات اینستاگرام و دیگر پلتفرمهای بازاریابی شبکههای اجتماعی، مزایای زیادی برای برندها داره. اول از همه، این شخصیتها به برندها این امکان رو میدن که با انعطاف بیشتری کمپینهای خودشون رو مدیریت کنن. برای مثال، بر خلاف اینفلوئنسرهای انسانی که ممکنه اشتباهاتی داشته باشن و نیاز به فیلمبرداری مجدد باشه، اینفلوئنسرهای مجازی به راحتی قابل ویرایش و اصلاح هستن.
از طرف دیگه، این شخصیتهای مجازی محدودیتهایی مثل ساعت کاری، مشکلات حقوقی یا قراردادهای پیچیده ندارن و به همین دلیل برندها میتونن هزینههای زیادی رو صرفهجویی کنن. علاوه بر این، با پیشرفت تکنولوژی و هوش مصنوعی، کیفیت، سرعت و کارایی این شخصیتها روز به روز بهتر و کارآمدتر میشه.
نفوذ اینفلوئنسرهای مجازی بر مغز مصرفکنندگان واقعی
اینفلوئنسرهای مجازی مثل Lil Miquela، که نزدیک به ۳ میلیون فالوور تو اینستاگرام داره، به سرعت در حال جلب توجه مصرفکنندهها هستن. برندهای معروفی مثل Dior، Calvin Klein و BMW از این شخصیتهای مجازی برای تبلیغات استفاده کردن و تونستن نتایج قابلتوجهی بگیرن. با این حال، همچنان بیشتر از ۶۰ درصد نسل Z به اینفلوئنسرهای انسانی اعتماد دارن و از توصیههاشون برای خرید استفاده میکنن.
چالشها و محدودیتهای اینفلوئنسرهای مجازی
با اینکه اینفلوئنسرهای مجازی جذابیت زیادی دارن، اما همهچیز بینقص نیست. این شخصیتها برای تبلیغ محصولات ساده مثل لوازم آرایشی یا پوشاک عالی هستن، اما برای محصولات پیچیدهتر مثل لوازم ورزشی یا مبلمان، توانایی کمتری دارن. همچنین، مسائل حقوقی مثل کپیرایت یا مشکلات اخلاقی مثل تبعیض و دیپفیکها هم چالشهای خاص خودشون رو دارن.
بیوگرافی Shudu Gram، اولین اینفلوئنسر و مدل مجازی
در دنیای دیجیتال مارکتینگ و اینستاگرام مارکتینگ، شدو گرام به عنوان اولین سوپرمدل دیجیتالی و اینفلوئنسر مجازی حسابی معروف شده. این مدل مجازی که توسط عکاس مد، کامرون-جیمز ویلسون، تو سال ۲۰۱۷ ساخته شد، خیلی زود تونست توجه برندهای بزرگ و مخاطبا رو به خودش جلب کنه. جوری که خیلیا حتی نفهمیدن که این مدل واقعیه یا مجازی! شدو، که یه مدل سیاهپوست با ظاهری بینقصه، تونست به واسطه کمپینهای تبلیغاتی برندای مشهوری مثل Balmain و Fenty Beauty جایگاه خیلی خوبی تو دنیای مد و تبلیغات پیدا کنه.
با ورود شخصیتایی مثل شدو گرام، بازاریابی دیجیتال یا همون دیجیتال مارکتینگ وارد یه فاز جدید شده. برندها از این مدلای مجازی استفاده میکنن تا بتونن پیاماشون رو به شکل تبلیغات تصویری جذاب و خلاقانه به گوش مخاطباشون برسونن. اینفلوئنسرای مجازی مثل شدو، به برندها کمک میکنن که بدون دغدغههایی مثل محدودیت زمان و مکان یا اشتباهات انسانی، کمپینهای با کیفیتتری درست کنن.
در واقع، وقتی از اینفلوئنسرهای مجازی استفاده میکنی، دیگه نگران این نیستی که توی فیلمبرداری مشکلی پیش بیاد یا بخوای دوباره کاری کنی. اگه یه ایرادی باشه، با چند تا کلیک میشه راحت اصلاحش کرد. این یکی از دلایلیه که برندای بزرگی مثل Oscar de la Renta و Balmain دارن از این تکنولوژی برای تبلیغات خودشون بهره میبرن.
مثلاً Fenty Beauty اولین بار وقتی عکسی از شدو گرام با یکی از رژلبهای خودش منتشر کرد، کلی توجه جلب کرد و بحثهای زیادی راجع به این مدل مجازی به وجود آورد. این تجربه نشون داد که تبلیغات با استفاده از اینفلوئنسرهای مجازی میتونه خیلی موفقیتآمیز باشه و حتی حس کنجکاوی مخاطبها رو هم برانگیزه.👇👇